فعل lassen یکی از افعال پرکاربرد و چندمنظوره در زبان آلمانی است که معانی و کاربردهای مختلفی دارد. این فعل معمولاً بهصورت فعل کمکی یا در ساختارهای خاص استفاده میشود و معنای آن بسته به جمله متفاوت است.
⸻
🌟 ساختار: lassen + Infinitiv چه معنیهایی دارد؟
1. veranlassen, bitten, beauftragen
➤ یعنی ترتیب کاری را دادن / کسی را مأمور یا وادار به انجام کاری کردن
مثال:
• Ich lasse mein Fahrrad reparieren
(من دوچرخهام را تعمیر میسپارم.)
→ من خودم تعمیر نمیکنم، بلکه ترتیب میدهم کسی انجام دهد.
⸻
2. zulassen, erlauben
➤ یعنی اجازه دادن
مثال:
• Er lässt seinen Sohn lange aufbleiben
(او به پسرش اجازه میدهد تا دیر وقت بیدار بماند.)
⸻
3. (+ Reflexivpronomen): gemacht werden können
➤ یعنی امکانپذیر بودن انجام کاری – این ساختار حالت پسیو یا مجهول داره.
مثال:
• Die Tür lässt sich leicht öffnen
(در بهراحتی باز میشود.)
→ یعنی “میتوان در را باز کرد” = امکان انجام این کار وجود دارد.
⸻
💡 این مورد سوم خیلی پرکاربرده در زبان رسمی یا در متنهای فنی و راهنماها برای همین بیشتر توضیح میدهم .
. مورد سوم چه زمانی به کار میرود؟
1. وقتی میخواهیم تأکید کنیم که کاری «انجامپذیر» است (بدون اینکه فاعل مشخص باشد).
2. معمولاً در متنهای فنی، دستورالعملها، تابلوها یا توضیحات عمومی استفاده میشود.
3. به جای ساختار «man kann + Infinitiv» (مثلاً «Man kann die Tür öffnen»)، میتوان گفت «Die Tür lässt sich öffnen» که رسمیتر و مختصرتر است.
Die Tür lässt sich leicht öffnen
(در بهراحتی باز میشود.)
→ یعنی: میتوان این در را بهراحتی باز کرد.
• Das Problem lässt sich lösen
(این مشکل قابل حل است.)
→ یا: میتوان این مشکل را حل کرد
• Das Buch lässt sich gut lesen.
(این کتاب بهخوبی خوانده میشود.)
→ یعنی: خواندن این کتاب آسان است.
🔸 نکات گرامری:
1. “sich” در این ساختار همیشه انعکاسی (Reflexivpronomen) هست، و با فاعل جمله تطابق پیدا میکنه.
• در مثال: die Tür → sich
• در حالت جمع:
Die Fenster lassen sich schließen
(پنجرهها قابل بسته شدن هستند.)
2. این ساختار معمولاً جایگزین مناسبی برای Passiv mit „können“ هست.
تفاوت lassen +sich +inifinitiv با «Passiv mit werden»
• Passiv معمولی:
• „Die Tür wird geöffnet“ (در حالتی که میخواهم بگویم: «در در این لحظه باز میشود»).
• lassen + sich + Inf.:
• „Die Tür lässt sich öffnen“ (یعنی امکان باز کردن وجود دارد، اما لزوماً الان باز نمیشود).
بنابراین تمرکز «lassen + sich» روی امکان یا توان انجام کار است، نه روی خود عمل در زمان حال
کی و کجا بیشتر کاربرد دارد؟
• دستورالعمل فنی (راهنمای نصب، دفترچهی راهنما، تابلوها):
• „Diese Abdeckung lässt sich mit einem Schraubendreher entfernen“
• „Der Motor lässt sich nur im Leerlauf starten“
• آگهیها و اطلاعیهها:
• „Wir weisen darauf hin, dass sich Beschwerden schriftlich einreichen lassen“
• „Diese Zimmer lassen sich auch als Büro nutzen
متنهای رسمی/اداری:
• „Anträge lassen sich noch bis Ende des Monats einreichen“
• „Mängel lassen sich innerhalb von zwei Wochen melden
🔹 معنیها دیگر lassen
ترک کردن / رها کردن
• Lass mich in Ruhe!
(بهم کاری نداشته باش! / تنهام بذار!)
در ساختارهای امری (Imperativ)
• Lass uns gehen!
(بیا بریم!)
امیدوارم توضیحاتم برات مفیدو کاربردی بوده باشه .